×
ادامه مطلب
سامان عسکری
۱۴ آبان ۱۴۰۰

وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی در بندرعباس

وکیل و مشاور حقوقی

پذیرش وکالت
و مشاوره
در کلیه ی پرونده های ارجاعی با موضوعات مختلف :

✅کیفری از جمله : فروش مال غیر، کلاهبرداری، سرقت، تصرف عدوانی و خیانت در امانت و …

✅حقوقی از جمله :اثبات مالکیت، الزام به تنظیم سند رسمی، خلع ید، ابطال معامله،فسخ قرارداد ، تنفیذ قرارداد، الزام به ایفای تعهد و مطالبه ثمن قراردادی و …

✅خانواده از جمله : حضانت ، مهریه، طلاق، فسخ نکاح، اجرت المثل ایام زوجیت و …

✅امور حسبی از جمله : تقسیم ترکه و انحصار وراثت، حکم رشد و حجر و …

✅پرونده های ثبتی ، تعزیرات و کالای قاچاق

✅ و سایر دعاوی

پیگیری مستمر پرونده + حق الوکاله منصفانه

⏪در صورت عدم پاسخگویی پیامک ارسال نمایید.

موفق و سربلند باشید.

سامان عسکری
وکیل پایه یک دادگستری
عضو کانون وکلای دادگستری مرکز
مدرس دانشگاه
دانشجوی دکتری حقوق خصوصی

آدرس : هرمزگان ، بندرعباس ، حدفاصل چهارراه مرادی و قدس ، نبش کوچه رضوان۴ ، ساختمان مشیر، طبقه سوم واحد ۱۲

شماره های تماس:
۰۷۶۳۲۲۳۲۸۵۷

۰۹۱۹۴۱۰۵۱۲۴

۰۹۰۳۴۱۹۷۱۸۲

ادامه مطلب
۱ آبان ۱۴۰۰

ازدواج موقت و شرایط آن

صیغه یا ازدواج موقت نوعی از ازدواج است که با خواندن خطبه صیغه محقق می شود و نتیجه آن هم محرمیت زن و مرد به یکدیگر است. برای این که صیغه صحیح باشد، باید مدت زمان آن و میزان مهریه زن مشخص باشد و در ازدواج موقت اصولا به زن نفقه تعلق نمی گیرد و زن و مرد از هم ارث نمی برند.

در قانون و فقه شیعه، عقد یا نکاح به دو دسته عقد دائم و عقد موقت یا صیغه تقسیم می شود. صیغه یک نوع عقد ازدواج است که برای مدت معلوم و با مهریه مشخص منعقد شده، که در نتیجه محرمیت برای زن و مرد ایجاد می شود و رابطه زوجیت بین آن ها برقرار می شود. برای این که زن و مرد به صیغه هم در بیایند کافی است فقط خطبه صیغه را بخوانند.

فارغ از میزان پذیرش این نوع عقد در جامعه، برای این که صیغه به صورت صحیح منعقد شود، باید شرایطی در آن رعایت شود و همچنین از احکام و آثار خاصی در زمینه های ارث بردن زوجین از یکدیگر، تکلیف به پرداخت نفقه و قوانین مربوط به ثبت ازدواج برخوردار بوده که نیازمند تبیین بیشتری است. همچنین شرایط انحلال این نوع نکاح با عقد دائم متفاوت است.

از این رو در این مقاله به این پرسش ها پاسخ می دهیم که اولا عقد موقت چیست و در چه شرایطی صحیحا منعقد می شود و سپس به این خواهیم پرداخت که شرایط ارث بردن و نفقه گرفتن در ازدواج موقت شامل چه مواردی است و در آخر هم شرایط انحلال، عده زن و قوانین ثبت ازدواج موقت را بررسی خواهیم کرد.

عقد موقت چیست
در فقه شیعه ، یکی از انواع عقد نکاح ، عقد نکاح موقت می باشد که به آن صیغه یا ازدواج موقت نیز گفته می شود . عقد موقت ، در واقع عقدی است که بر خلاف عقد دائم ، برای مدت زمان و مهریه مشخص و معینی جاری می شود و زن و مرد را به زوجیت یکدیگر در می آورد. مهم است که هنگام جاری شدن صیغه عقد موقت مهریه عقد موقت زن و مدت دقیق عقد مشخص و معلوم باشد؛ در غیر این صورت عقد موقت یا صیغه صحیح نیست.

برای اینکه صیغه منعقد شود تنها لازم است که زن و مرد جمله صیغه را بخوانند و پس از آن به ازدواج یکدیگر در می آیند و محرمیت حاصل می شود. جمله صیغه می تواند توسط مرد، زن و یا به نمایندگی از آن دو توسط وکیل قرائت شود که با توجه به اینکه چه کسی آن را می خواند عبارت های آن متفاوت است. طبق نظر برخی از مراجع تقلید ترجمه فارسی آن را هم می توان خواند و مورد قبول است. جمله صیغه از قرار زیر است:

۱جمله صیغه ای برای زن از این قرار است: “زوجتک نفسی فی المده المعلومه، علی المهرالمعلوم” با ترجمه: “من خودم را به همسری تو در آوردم با مدت معین و با مهر معین.” و سپس مرد باید پاسخ بدهد: “قبلت” یعنی “قبول کردم.

۲خطبه صیغه برای مرد این است: “زوجت موکلتی (نام زن) نفسی، فی المده المعلومه، علی المهر المعلوم” که یعنی:”من موکلم را به ازدواج خود در آوردم در مدت و مهر مشخص شده.” و در جواب آن زن باید بگوید: “قبلت التزویج” و ترجمه آن:” قبول کردم این ازدواج را” است.

۳جمله صیغه برای شخص سوم: “زوجت موکلتی (نام زن) موکلی (نام مرد) فی المده المعلومه علی المهر المعلوم” یعنی “موکل خودم (نام زن) را به تزویج (نام مرد) در آوردم، در مدت مشخص و با مهریه ی مشخص” و سپس به وکالت از مرد بگوید: “قبلت التزویج لموکلی (نام مرد)” که ترجمه آن “قبول کردم این ازدواج را” است.

شرایط صحیح بودن صیغه
برای اینکه آثار حقوقی و شرعی عقد موقت جاری شود باید شرایطی را داشته باشد. این شرایط شامل شرایط صحت عقد نکاح به صورت کلی، که باید هم در صیغه هم در نکاح دائم وجود داشته باشد، و شرایط اختصاصی صحیح بودن عقد، که فقط مختص به ازدواج موقت بوده، می باشد و در صورت نبود هر کدام از این شرایط عمومی و اختصاصی، عقد موقت صحیح نخواهد بود. شرایط صحیح بودن صیغه عبارتند از:

۱شرایط عمومی صحت ازدواج موقت: داشتن قصد برای ایجاد عقد، رضایت داشتن برای انعقاد عقد، نبودن مانع برای ازدواج به طور مثال زن شوهر نداشته باشد، و در آخر هم رعایت شرایط ازدواج موقت دختر باکره ؛ یعنی اذن پدر یا جد پدری آنها .

۲شرایط اختصاصی صحت ازدواج موقت: تعیین مدت برای ازدواج موقت و تعیین مهریه عقد موقت.

قوانین ارث در عقد موقت
به موجب قانون مدنی ، در عقد دائم رابطه توارث میان زن و مرد شکل می گیرد یعنی آن ها در صورت فوت دیگری از هم ارث می برند . اما در صیغه رابطه توارثی میان زن و مرد شکل نمی گیرد . یعنی اگر یکی از مرد و زنی که به عقد موقت به زوجیت هم در آمده اند فوت کند ، دیگری از ایشان ارث نمی برد حتی اگر در عقد شرط شده باشد. تنها در صورتی اموال زن یا شوهر در ازدواج موقت به همسرش می رسد که این را وصیت کند.

هرچند زن و شوهر از هم در ازدواج موقت ارث نمی برند، در صورتی که نتیجه ازدواج آن ها فرزند یا فرزندانی باشد، آن ها از پدر و مادر خود، و والدین آن ها از فرزندان ارث خواهند برد.

شرایط نفقه در عقد موقت
سوال مهمی که معمولا در خصوص صیغه مطرح می شود ، در مورد نفقه زن در صیغه است . به بیان دیگر ، آیا مرد موظف است که در عقد موقت یا صیغه به همسر خود نفقه دهد و اگر نه شرایط نفقه در عقد موقت چیست؟ در عقد دائم مرد مکلف است که نفقه زن خود را تامین نماید و در صورتی که از این تکلیف خود سر باز زند، ضمانت اجراهایی در قانون تعریف شده است که زن می تواند با استفاده از آن و با مراجعه به دادگاه نفقه خود را بگیرد.

مطابق قانون مدنی ، مرد تکلیفی بابت پرداخت نفقه به همسر موقت خود ندارد . بلکه زن تنها در صورتی مستحق نفقه در ازدواج موقت است که توافقی حاصل شده باشد یا عقد بر مبنای آن جاری شده باشد به این معنی که در حین عقد شرط شود که به زن حتما نفقه تعلق گرفته شود.

شرایط انحلال عقد موقت
صیغه هم مانند ازدواج دائمی منحل می شود با این حال یکی از تفاوت هایی که ازدواج موقت با دائم دارد این است که در ازدواج موقت نمی توان طلاق گرفت و زن و شوهر باید برای اتمام رابطه زوجیت خود باید تا پایان مدت صیغه صبر کنند. در صورتی که صیغه طولانی تر باشد، راهکار های دیگری برای خاتمه زوجیت در قانون پیش بینی شده است. شرایط انحلال عقد موقت از قرار زیر است:

۱فوت یکی از زوجین: در این مورد تفاوتی میان ازدواج دائم و موقت نیست و در صورتی که زن یا شوهر فوت کند، ازدواج آن ها منفسخ می شود.

۲بذل مدت ؛ که به معنای بخشیدن مدت زمان باقی مانده از صیغه است . بذل مدت ازدواج موقت از جمله اختیارات شوهر می باشد و هر زمان که بخواهد می تواند مدت باقی مانده را به زن ببخشد و به عقد موقت خاتمه دهد. شوهر می تواند در زمان انعقاد ازدواج موقت به زن، وکالت در بذل بدهد و با استناد به آن زن می تواند هر زمان که بخواهد. مدت باقی مانده از ازدواج را بذل کند.

۳انقضای مدت ؛ انقضای مدت در عقد موقت عبارت است از پایان یافتن مهلت یا مدتی که حین عقد موقت یا صیغه تعیین شده است که پس از سپری شدن این مدت، بین زن و مرد دیگر رابطه زوجیت نیست.

عده زن در عقد موقت
عده، مدت زمانی است که زن باید صبر کند تا بتواند ازدواج مجدد، اعم از موقت یا دائمی داشته باشد. هدف از وجود عده مشخص شدن نسب فرزندانی است که ممکن است بوجود بیاید و در گذشته اگر زن بلافاصله پس از جدایی یا مرگ شوهرش ازدواج می کرد در حالی که از همسر قبلی خود باردار بود، تشخیص اینکه آن فرزند متعلق به چه کسی است، دشوار بوده است. از این رو عده وجود دارد تا شک و شبهه های این چنینی از بین برود.

بر اساس قانون مدنی ، عده زن در عقد موقت در صورت بذل مدت و انقضای مدت دو طُهر است یعنی به اندازه ای که دو بار عادت ماهیانه بشود ولی اگر زنی که هنوز یائسه نشده باشد و باید عادت ماهیانه داشته باشد، به دلایلی عادت ماهیانه نبیند ، مدت عده چهل و پنج روز خواهد بود و در صورتی که باردار باشد، تا زمان زایمان باید عده نگه دارد. همچنین در صورتی که در حین عقد موقت شوهر فوت کند ، زن باید مدت عده وفات شوهر در عقد موقت که چهار ماه و ده روز است، نگه دارد .

در صورتی که زن از زنانی که عده ندارند باشد، می تواند بلافاصله ازدواج کند.این زنان عبارتند از: زن باکره، یائسه، و زنانی که رحم ندارند.

قوانین ثبت عقد موقت
به موجب قانون حمایت خانواده ،مرد مکلف به ثبت ازدواج دائم می باشد:”چنانچه مردی بدون ثبت در دفاتر رسمی به ازدواج دائم، طلاق یا فسخ نکاح اقدام یا پس از رجوع تا یک ماه از ثبت آن خودداری یا در مواردی که ثبت نکاح موقت الزامی است از ثبت آن امتناع کند، ضمن الزام به ثبت واقعه به پرداخت جزای نقدی درجه پنج و یا حبس تعزیری درجه هفت محکوم می‌شود. این مجازات در مورد مردی که از ثبت انفساخ نکاح و اعلام بطلان نکاح یا طلاق استنکاف کند نیز مقرر است.” یعنی اگر ازدواج دائم را ثبت نکند ممکن است به هشت الی هجده میلیون تومان یا حبس از ۹۱ روز تا ۶ ماه محکوم شود.

با این حال همانطور که گفته شد این تکلیف مربوط به ازدواج دائم است و ثبت ازدواج موقت اختیاری است و لذا قاعدتا مرد تکلیفی در این خصوص ندارد و در صورتی که ازدواج موقت را ثبت نکند، مجازات نمی شود. با این حال شرایطی وجود دارد که مرد مکلف است ازدواج موقت را ثبت کند. این شرایط عباتند از:

۱باردار شدن زن: در صورتی که زن باردار شود برای گرفتن شناسنامه برای فرزند، لازم است ازدواج موقت ثبت شود.

۲توافق طرفین: زن و شوهر با موافقت هم، ازدواج موقت خود را به ثبت برسانند.

۳شرط ضمن عقد: در ازدواج موقت شرط شده باشد که صیغه حتما ثبت شود.

سوالات متداول

۱- صیغه و شرایط آن بر اساس قانون چیست ؟
مشخص بودن زمان عقد و مهریه زن از شرایط صحیح بودن صیغه است که در متن توضیح داده شده است.

۲- آیا در صیغه و شرایط آن زن حق دریافت نفقه دارد؟
خیر فقط در صورتی که در شروط ضمن عقد ذکر شده باشد نفقه دریافت می کند که توضیحات آن در متن آورده شده است.

۳- آیا در صیغه و شرایط آن زن و شوهر از هم ارث می برند؟
خیر فقط در صورتی از هم ارث می برند که در شرایط عقد آمده باشد که در متن توضیح داده شده است.

ادامه مطلب
۱۱ مهر ۱۴۰۰

دستکاری پلاک خودرو و مجازات آن

دستکاری پلاک خودرو و مجازات آن
همانگونه که هر انسانی باید دارای اسناد و مدارک هویتی باشد، اموال نیز باید دارای اسناد و مدارکی باشند که بیان کننده نوع و جنس و عمر و حتی قیمت آنها باشد.

در این میان، اسناد برخی اموال مانند خودرو به دلیل منقول بودن و استفاده گسترده آن در جامعه ممکن است اهمیت بیشتری داشته باشد.

در زمینه اسناد سجلی افراد، اگر شخص اقدام به تغییر و تحریف در آنها بنماید، این عمل جرم بوده و مشمول مجازاتهای مقرر در قانون خواهد بود، همین مسئله را در مورد اسناد مربوط به اموال نیز می توان در نظر گرفت، بدین معنا که هرگونه تغییر و تحریف در اسناد و مدارک اموال از جمله خودرو، جرم بوده و مشمول مجازات هایی خواهد بود.

منظور از دستکاری پلاک خودرو چیست؟
منظور از دستکاری پلاک خودرو، هرگونه تغییر و کم و زیاد کردن اعداد و شماره های مندرج بر روی پلاک خودرو می باشد.

ماده ۵۲۳ قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات در مورد تعریف جرم جعل و تزویر بیان می دارد:

«جعل و تزویر عبارت ‌اند از: ساختن نوشته یا سند یا ساختن مهر یا امضای اشخاص رسمی یا غیررسمی خراشیدن یا تراشیدن یا قلم بردن ‌یا الحاق یا محو یا اثبات یا سیاه کردن یا تقدیم یا تأخیر تاریخ سند نسبت به تاریخ حقیقی یا الصاق نوشته‌ای به نوشته دیگر یا به کار بردن مهر دیگری بدون اجازه صاحب آن و نظایر اینها به قصد تقلب».

با توجه به به این تعریف، در صورتی که بخواهیم دامنه تفسیر این ماده را موسع بدانیم، باید دستکاری در پلاک خودرو را نیز شامل مواردی مانند ساختن پلاک یا خراشیدن و تراشیدن یا الحاق یا محو یا اثبات یا سیاه کردن یا تقدیم یا تاخیر در اعداد و ارقام یا الصاق نوشته ای به آن و… دانست که تمامی این موارد در صورتی که به قصد تقلب باشد، می توان عمل مذکور را مشمول مجازات های مقرر برای جرم جعل دانست.

اما اگر دامنه تفسیر را مضیق بدانیم و بگوییم آنچه که در این ماده مدنظر قانون گذار بوده، بیشتر متوجه اسناد و نوشته های مکتوب بوده و شامل اموری مانند پلاک خودرو نخواهد شد، باید بگوییم که دستکاری پلاک خودرو مشمول مجازات های مقرر برای جرم جعل نخواهد بود.

البته اصولی مانند «اصل تفسیر مضیق قوانین کیفری» و «اصل تفسیر به نفع متهم» بیشتر به جنبه دوم توجه دارند؛ یعنی دستکاری پلاک را مشمول مجازات مقرر برای جرم جعل نمی دانند، مضافاً بر اینکه قانون گذار نیز به طور مستقل به جرم انگاری این عمل پرداخته و برای آن مجازات هایی را در نظر گرفته است.

وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی در بندرعباس ، وکیل در بندرعباس ، وکیل دادگستری در بندرعباس ، وکیل خوب در بندرعباس ، وکیل در هرمزگان ، بهترین وکیل بندرعباس ، بهترین وکیل هرمزگان ، وکیل پایه یک در بندرعباس

دستکاری پلاک خودرو مشمول چه مجازاتی خواهد بود؟
اگرچه شخصی که اقدام به دستکاری پلاک خودرو کرده، توسط پلیس راهنمایی و رانندگی مشمول جریمه نقدی خواهد شد؛ ولی با توجه به اینکه دستکاری پلاک خودرو ممکن است دارای جنبه عمومی نیز باشد؛ لذا نه تنها این عمل نوعی تخلف هست.

بلکه نوعی جرم نیز می باشد و لازم است ضمن توقیف خودرو، شخص مجرم نیز جهت مجازات به مراجع قضایی معرفی شود.

زیرا با دستکاری پلاک و انجام یکسری تخلف و …، ممکن است شماره پلاک جدید، متعلق به شخص دیگری باشد که اصلاً از ماجرا خبر نداشته و در نتیجه یک شخص بی گناه به مجازات جرمی محکوم شود که روحش نیز از ماجرا خبر نداشته است.

بنابراین لازم است در مورد افرادی که اقدام به دستکاری پلاک خودرو می کنند مجازات هایی نیز اعمال شود.

ماده ۷۲۰ قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات در این زمینه بیان می دارد:

«هرکس در ارقام و مشخصات پلاک وسایل نقلیه موتوری زمینی، آبی یا کشاورزی تغییر دهد و یا پلاک وسیله نقلیه موتوری دیگری را به آن الصاق نماید یا برای آن پلاک تقلبی به کاربرد یا چنین وسایلی را با علم به تغییر و یا تعویض پلاک تقلبی مورد استفاده قرار دهد و همچنین هر کس به ‌نحوی از انحاء در شماره شاسی، موتور یا پلاک وسیله نقلیه موتوری و یا پلاک های موتور و شاسی که از طرف کارخانه سازنده حک یا نصب شده بدون ‌تحصیل مجوز از راهنمای و رانندگی تغییر دهد و آن را از صورت اصلی کارخانه خارج کند به حبس از شش ماه تا یک سال محکوم خواهد شد».

در این ماده قانون گذار علاوه بر جرم انگاری عمل دستکاری در پلاک خودرو، به جرم انگاری اعمال دیگری مانند دستکاری شماره شاسی یا شماره موتور و … نیز پرداخته است.

اگرچه هر کدام از این اعمال می تواند موجب تضییع حقوق دیگران گردد؛ ولی توجه به دستکاری پلاک از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد که قانون گذار به طور دقیق در ابتدای این ماده به آن توجه کرده است.

آیا امکان تخفیف یا تبدیل مجازات افرادی که اقدام به دستکاری پلاک خودرو می کنند وجود دارد؟
بله، با توجه به ماده ۱۹ قانون مجازات اسلامی که درصدد بیان جرائم تعزیری می باشد، اگرچه مجازات مقرر در ماده ۷۲۰ مشمول مجازات حبس تعزیری درجه ۶ خواهد شد (حبس بیش از ۶ ماه تا ۱ سال).

ولی با توجه به ماده ۳۷ همین قانون که بیان می دارد:

«در صورت وجود یک یا چند جهت از جهات تخفیف، دادگاه می‌ تواند مجازات تعزیری را به ‌نحوی که به حال متهم مناسب تر باشد به ‌شرح زیر تقلیل دهد یا تبدیل کند.

الف‌- تقلیل مجازات حبس به میزان یک تا سه درجه در مجازات‌ های درجه چهار و بالاتر.
ب- تقلیل مجازات حبس درجه پنج و درجه شش به میزان یک تا دو درجه یا تبدیل این مجازات و مجازات حبس درجه هفت حسب مورد به جزای نقدی متناسب با همان درجه.
پ‌- تبدیل مصادره کل اموال به جزای نقدی درجه یک تا چهار.
ت- تقلیل انفصال دائم به انفصال موقت به میزان پنج تا پانزده سال.
ث- تقلیل سایر مجازات ‌های تعزیری به میزان یک یا دو درجه یا تبدیل آن به مجازات دیگر از همان درجه یا یک درجه پایین تر ».
ماده ۳۸ همین قانون نیز درصدد بیان جهات تخفیف بوده و بیان می دارد:

«جهات تخفیف عبارتند از:
الف- گذشت شاکی یا مدعی خصوصی.
ب- همکاری مؤثر متهم در شناسایی شرکا یا معاونان، تحصیل ادله یا کشف اموال و اشیاء حاصله از جرم یا به ­کار رفته برای ارتکاب آن.
پ- اوضاع و احوال خاص مؤثر در ارتکاب جرم، از قبیل رفتار یا گفتار تحریک ­آمیز بزه­ دیده یا وجود انگیزه شرافتمندانه در ارتکاب جرم.
ت- اعلام متهم قبل از تعقیب یا اقرار مؤثر وی درحین تحقیق و رسیدگی.
ث- ندامت، حسن سابقه و یا وضع خاص متهم از قبیل کهولت یا بیماری.
ج- کوشش متهم به منظور تخفیف آثار جرم یا اقدام وی برای جبران زیان ناشی از آن.
چ- خفیف بودن زیان وارده به بزه­دیده یا نتایج زیان­بار جرم.
ح- مداخله ضعیف شریک یا معاون در وقوع جرم».
همچنین با توجه به ماده ۴۰ قانون مجازات اسلامی، قاضی پرونده می تواند پرونده این شخص را مشمول قانون تعویق صدور حکم نیز قرار دهد.

دستکاری پلاک خودرو

ماده ۴۰ مقرر می دارد:

«در جرائم موجب تعزیر درجه شش تا هشت دادگاه می تواند پس از احراز مجرمیت متهم با ملاحظه وضعیت فردی، خانوادگی و اجتماعی و سوابق و اوضاع و احوالی که موجب ارتکاب جرم گردیده است در صورت وجود شرایط زیر صدور حکم را به مدت شش ماه تا دو سال به تعویق اندازد.
الف- وجود جهات تخفیف
ب- پیش ­بینی اصلاح مرتکب
پ- جبران ضرر و زیان یا برقراری ترتیبات جبران
ت- فقدان سابقه کیفری مؤثر».

ماده ۴۶ قانون مجازات اسلامی نیز بیان می دارد که در صورتی که قاضی اقدام به صدور حکم کرده باشد، می تواند اجرای آن را معلق کند.

این ماده بیان می دارد:

«در جرائم تعزیری درجه سه تا هشت دادگاه می­ تواند در صورت وجود شرایط مقرر برای تعویق صدور حکم، اجرای تمام یا قسمتی از مجازات را از یک تا پنج سال معلق نماید.
دادستان یا قاضی اجرای احکام کیفری نیز پس از اجرای یک سوم مجازات می­تواند از دادگاه صادرکننده حکم قطعی، تقاضای تعلیق نماید.
همچنین محکوم می­ تواند پس از تحمل یک سوم مجازات، در صورت دارا بودن شرایط قانونی، از طریق دادستان یا قاضی اجرای احکام کیفری تقاضای تعلیق نماید».

ولی با همه این تفاسیر باید گفت که قاضی اجباراً باید مطابق بند ۱ ماده ۳ قانون وصول برخی از درآمد های دولت و مصرف آن در موارد معین، برای مجازات تعزیری موضوع تخلفات رانندگی، به ‌جای حبس یا مجازات تعزیری، حکم به جزای نقدی صادر کند.

بنابراین مجازات حبس ناشی از جرم تغییر پلاک خودرو حتماً باید به جزای نقدی تبدیل شود.

دستکاری پلاک خودرو

نتیجه گیری
دستکاری پلاک خودرو علاوه بر اینکه یک نوع تخلف بوده و مشمول جریمه نقدی و توقیف خودرو از طرف پلیس راهنمایی و رانندگی خواهد بود، نوعی جرم هم می باشد که قانون گذار در ماده ۷۲۰ قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات به آن پرداخته و آن را مشمول مجازات حبس به مدت ۶ ماه تا ۱ سال قرار داده است.

آنچه که در این ماده مورد توجه قرار گرفته است، بیشتر متوجه دستکاری پلاک خودرو می باشد؛ اگر در امور دیگری مانند دستکاری شماره بدنه یا شماره شاسی و… نیز مسائلی بیان شده و مشمول همین میزان مجازات قرار گرفته است.

در زمینه مجازات فردی که به چنین عملی دست می زند، قاضی می تواند اقدامات مختلفی را در راستای مجازات این شخص در نظر بگیرد که در مواد مختلف قانون مجازات اسلامی به آنها اشاره شده است.

ولی با توجه به قانون مربوط به وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین، قاضی موظف است که برای چنین افرادی، مجازات نقدی در نظر بگیرد که به نظر می رسد این کار نوعی جریمه مضاعف برای چنین مجرمانی می باشد نه مجازات؛ زیرا مجازات افراد مجرم تابع قوانین و ضوابط خاص خودش می باشد، پس نمی توان به صورت امری به قاضی دستور داد که فقط همین مجازات خاص را برای چنین افرادی در نظر بگیرد.

چراکه در این حالت دیگر نمی توان عملی که این افراد مرتکب شده اند را جرم تلقی کرده و آنها را مجرم دانست.

پس لازم است یا این عمل را از ذیل عنوان مجرمانه در قانون مجازات اسلامی حذف کنیم، یا اینکه بررسی و تعیین مجازات برای این افراد را بر اساس اصول و قوانین، به دست قاضی بسپاریم نه اینکه به صورت امری، قاضی را به اعمال یک نوع خاصی از مجازات إلزام کنیم.

چراکه با اعمال جریمه و توقیف خودرو توسط پلیس و اعمال جریمه نقدی توسط قاضی، تنها ماهیت تخلف خواهد داشت.

ادامه مطلب
۹ مهر ۱۴۰۰

کیفرخواست چیست ؟

کیفرخواست تقاضانامه ی کتبی دادستان از دادگاه برای صدور حکم به مجازات متهم است.

کیفرخواست پس از صدور قر ار جلب به دادرسی توسط بازپرس یا دادیار ، توسط دادستان یا شخص مرجوع الیه از طرف وی (دادیار اظهار نظر) صادر می شود. در ماده ۲۹۷ قانون آیین دادرسی کیفری، مواردی که باید در کیفرخواست قید شود بیان شده است. در صورتی که اتهامات متهم متعدد باشد و رسیدگی به هر کدام از اتهامات در صلاحیت دادگاه متفاوتی باشد، برای هر یک از اتهامات، کیفرخواست جداگانه صادر خواهد شد. کیفرخواست، خطاب به دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به اتهام را دارد صادر می شود. مثلا اگر اتهام متهم جعل و جاسوسی باشد ، کیفرخواست برای اتهام جاسوسی خطاب به دادگاه انقلاب صادر خواهد شد و برای اتهام جعل، صدور کیفرخواست خطاب به دادگاه کیفری دو خواهد بود.

وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی در بندرعباس ، وکیل در بندرعباس ، وکیل دادگستری در بندرعباس ، وکیل خوب در بندرعباس ، وکیل در هرمزگان ، بهترین وکیل بندرعباس ، بهترین وکیل هرمزگان ، وکیل پایه یک در بندرعباس

سوال: آیا دادستان می تواند پس از صدور کیفرخواست و ارسال پرونده به دادگاه، از آن عدول کند یعنی به عبارتی بخواهد کیفرخواست را مسترد کند؟ ماده ۲۸۲ قانون آیین دادرسی کیفری چنین است: «دادستان نمی تواند پس از ارسال پرونده به دادگاه از اصل اتهام یا ادله ی آن عدول و بر این اساس کیفرخواست را مسترد یا اصلاح کند و فقط می تواند دلایل جدید له یا علیه متهم را که کشف یا حادث می شود به دادگاه اعلام کند.»

البته ملاحظه ی ماده بعدی یعنی ماده ی ۲۸۳ نیز در این خصوص ضروری است. ماده ۲۸۳ قانون آیین دادرسی کیفری: «پس از صدور کیفرخواست و قبل از ارسال به دادگاه، هرگاه شاکی در جرائم قابل گذشت، رضایت قطعی خود را به دادستان اعلام کند، در صورت وجود پرونده در دادسرا، دادستان از کیفرخواست عدول می کند. در این صورت، قرار موقوفی تعقیب توسط بازپرس صادر می شود. در جرائم غیر قابل گذشت، هرگاه شاکی رضایت قطعی خود را اعلام کند، دادستان در صورت فراهم بودن شرایط صدور قرار تعلیق تعقیب، می تواند از کیفرخواست عدول و تعقیب را معلق کند و در صورتی که در نتیجه ی رضایت شاکی، نوع مجازات تغییر کند، دادستان از کیفرخواست قبلی عدول و بر این اساس کیفرخواست جدید صادر میکند.»

باید دانست که در ماده ۱۰۰ قانون مجازات اسلامی گفته شده است: «در جرائم تعزیری قابل گذشت، گذشت شاکی یا مدعی خصوصی حسب مورد موجب موقوفی تعقیب یا موقوفی اجرای مجازات است.»

جهت مشاوره در زمینه کیفرخواست و سایر مباحث حقوقی بر روی لینک ذیل کلیک نمایید:
سامان عسکری وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی

در ماده ۸۶ قانون آیین دادرسی کیفری از کیفرخواست شفاهی سخن به میان آمده است. فلسفه ی کیفرخواست شفاهی، تسریع در رسیدگی دادگاه  است. البته اگر در ماده ۸۶ دقت بیشتری شود صحیح تر آن است که گفته شود « طرح دعوای شفاهی توسط دادستان در دادگاه» لذا عنوان کیفرخواست شفاهی چندان دقیق نیست. از آنجایی که تأخیر در ارسال پرونده از دادسرا به دادگاه،  باعث نارضایتی از مراجع قضایی خواهد شد، استفاده از این ماده ی قانونی، می تواند روند رسیدگی های کیفری را سرعت بخشیده و مراجعین به دادگستری را امیدوارتر به تحقق عدالت کند.

ماده ۸۶ قانون آیین دادرسی کیفری: در غیر جرائم موضوع ماده (۳۰۲) این قانون، چنانچه متهم و شاکی حاضر باشند یا متهم حاضر و شاکی وجود نداشته یا گذشت کرده باشد و تحقیقات مقدماتی هم کامل باشد، دادستان می تواند رأسا یا به درخواست بازپرس، با اعزام متهم به دادگاه و در صورت حضور شاکی به همراه او، دعوای کیفری را بلافاصله بدون صدور کیفرخواست به صورت شفاهی مطرح کند. در این مورد، دادگاه بدون تأخیر تشکیل جلسه می دهد و به متهم تفهیم می کند که حق دارد برای تعیین وکیل و تدارک دفاع مهلت بخواهد که در صورت درخواست متهم، حداقل سه روز به او مهلت داده دمی شود. تفهیم این موضوع و پاسخ متهم باید در صورتمجلس دادگاه قید شود. هرگاه متهم از این حق استفاده نکند، دادگاه در همان جلسه، رسیدگی و رأی صادر می کند و اگر ضمن رسیدگی انجام تحقیقاتی را لازم بداند، آنها را انجام و یا دستور تکمیل تحقیقات را به دادستان یا ضابطان دادگستری می دهد. اخذ تأمین مناسب از متهم با دادگاه است. شاکی در صورت مطالبه ضرر و زیان می تواند حداکثر ظرف پنج روز دادخواست خود را تقدیم کند و دادگاه می تواند فارغ از امر کیفری به دعوای ضرر و زیان رسیدگی و رأی مقتضی صادر نماید.»

سامان عسکری

وکیل پایه یک دادگستری
عضو کانون وکلای دادگستری مرکز
مدرس دانشگاه
دانشجوی دکتری حقوق خصوصی

آدرس : هرمزگان ، بندرعباس ، حدفاصل چهارراه مرادی و قدس ، نبش کوچه رضوان۴ ، ساختمان مشیر، طبقه سوم واحد ۱۲

شماره های تماس:
۰۷۶۳۲۲۳۲۸۵۷

۰۹۱۹۴۱۰۵۱۲۴

۰۹۰۳۴۱۹۷۱۸۲

ادامه مطلب
۲۲ شهریور ۱۴۰۰

دستور تخلیه در دوران کرونا و استثنائات آن

پرش های قیمت مسکن در سال های اخیر، تأثیر مستقیمی بر رشد قیمت اجاره مسکونی داشته و در این میان، مصوبه تمدید اجباری قراردادهای اجاره به واسطه جلوگیری از تخلیه تورم مسکن در بازار اجاره، به مذاق برخی از موجران خوش نیامده است. البته برخی از مستأجران ناخلف نیز با سوءاستفاده از حمایت قانون ستاد مقابله با کرونا بنای ناسازگاری با صاحب خانه ها را گذاشته اند. قانون برای رسیدگی به تخلفات و خواسته های این دو گروه، مراجعه به شورای حل اختلاف را تجویز کرده و آنگونه که ازجمعیت حاضر در مجتمع های شورای حل اختلاف برمی آید، سطح تنش در بازار اجاره به دنبال ادامه دار شدن قانون تمدید اجباری قراردادها به شدت افزایش پیدا کرده است.

۹ استثنا برای حکم تخلیه

بیش از یک سال است که ستاد مقابله با کرونا برای حفاظت از اقشار کم درآمد در بازار اجاره، مصوبه تمدید اجباری قراردادهای اجاره بهای مسکونی با نرخ مشخص را ابلاغ کرده و امسال نیز با تمدید دوباره مصوبه قبلی، سیاست جلوگیری از وقوع بحران در بازار اجاره را پیگیری کرده است. به واسطه این مصوبه که تا ۳ ماه پس از عادی شدن شرایط کرونا، ماده ۳ قانون روابط موجر و مستأجر را معلق می کند، همه قراردادهای اجاره سررسید شده در دوره کرونا باید درصورت تمایل مستأجر برای یک سال دیگر تمدید شود. سقف افزایش نرخ اجاره بها در این قراردادها برای تهران ۲۵ درصد، شهرهای بزرگ ۲۰ درصد و سایر نقاط شهری ۱۵ درصد تعیین شده؛ اما توافق موجر و مستأجر در قیمت های بالاتر نیز بلامانع است. در این مصوبه، ۹ استثنا نیز مدنظر قرار گرفته که صاحب خانه می تواند حکم تخلیه ملک خود را با اثبات آنها دریافت کند و همین مسئله پای تعداد بیشتری از موجران و مستأجران را به شورای حل اختلاف باز کرده است.

چنانچه مالک، به منظور تخریب واحد مسکونی، احداث ساختمان جدید و یا تعمیرات اساسی واحد مسکونی، پروانه ساختمانی یا پروانه تعمیرات اساسی اخذ کرده باشد.

چنانچه مستأجر تا یک ماه پس از تمدید قرارداد اجاره جدید، براساس مستندات مثبته و به تشخیص مرجع صالح رسیدگی کننده، مابه التفاوت مال الاجاره را به موجر پرداخت نکرده باشد.

املاک مورد اجاره که قبلاً یا در مدت تمدید قرارداد به طور قطعی و رسمی مورد معامله قرار گرفته باشند، مستأجر باید ظرف مدت ۲ ماه از تاریخ انتقال سند رسمی نسبت به تخلیه و تحویل آن اقدام کند.

چنانچه مستأجر با افزایش مبلغ اجاره با نرخ های فوق الذکر موافقت نکند، به تشخیص مرجع صالح رسیدگی کننده، واحد قابل تخلیه است.

مستأجرانی که در دوره قرارداد اجاره براساس این مجوز، به تشخیص مرجع صالح رسیدگی کننده به تعهدات خود عمل نکنند و موجب تضییع حقوق موجر شوند مشمول این مصوبه نخواهند شد.

چنانچه موجر و افراد تحت تکفل وی صرفاً مالک همین واحد مسکونی مورد اجاره بوده و نیاز (مالک و افراد تحت تکفل) موجر به ملک مسکونی مورد اجاره برای سکونت، توسط مرجع صالح رسیدگی کننده احراز شود.

چنانچه بنا به تشخیص مرجع صالح رسیدگی کننده، رفتار مستأجر خلاف عرف عمل کرده و باعث شکایت سایر ساکنان واحدهای مسکونی باشد.

چنانچه مستأجر در دوران استفاده از واحد مسکونی استفاده غیر و یا خلاف تعهدات مقرر در اجاره نامه اعم از کاربری کند.

چنانچه مستأجر در دوره قبل نسبت به ایفای تعهدات (پرداخت به موقع اجاره بها، هزینه شارژ و …) اقدام نکرده و موجب ضرر و زیان قابل ملاحظه موجر (به تشخیص مرجع صالح رسیدگی کننده) شده باشد.

وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی در بندرعباس ، وکیل پایه یک در بندرعباس ، بهترین وکیل بندرعباس ، وکیل در بندرعباس ، وکیل بندرعباس ، وکیل خوب در بندرعباس ، وکیل در هرمزگان ، وکیل خوب در هرمزگان ، آدرس دفتر وکالت در بندرعباس ، وکیل دادگستری در بندرعباس

تخلیه فقط با حکم شورا

نکته قابل توجه این است که حتی در ۹ مورد استثنایی که ستاد مقابله با کرونا برای صدور حکم تخلیه درنظر گرفته، این حکم باید توسط شورای حل اختلاف و پس از احراز شرایط صادر شود. همین مسئله باعث شده صاحب خانه هایی که خواستار تخلیه ملک خود هستند به شورای حل اختلاف مراجعه کنند و مستأجران نیز برای جلوگیری از صدور حکم تخلیه وارد عمل شوند. در مواردی نیز مستأجران دست پیش گرفته اند و به واسطه مخالفت صاحب خانه با تمدید قرارداد، آمادگی خود برای تمدیدی قرارداد با شرط افزایش ۲۵ درصدی اجاره بها را به اطلاع شورا رسانده اند تا امکان تمدید قرارداد فراهم شود. در این وضعیت، مالک یا باید مدارکی برای اثبات یکی از ۹ شرط استثنا را به شورا ارائه کند یا شورا حتی به صورت غیابی رأی به تمدید قرارداد خواهد داد. گزارش میدانی همشهری از مجتمع های شورای حل اختلاف شهر تهران حاکی از این است که مراجعه موجر و مستأجر به این شورا برای حل اختلاف در دوره کرونا افزایش پیدا کرده و این مراجعه در سال جاری به مراتب از سال قبل بیشتر است. مسئول دفتر یکی از مجتمع های شورای حل اختلاف می گوید: به دلیل افزایش شکایت ها، روال رسیدگی به این اختلافات که قبلاً تا ۲ روز به طول می انجامید، حالا به چند هفته می رسد و معطلی مراجعه کنندگان افزایش پیدا می کند. به گفته او، در این مجتمع، حدود ۲۵ درصد پرونده های مربوط به قرارداد اجاره به صدور حکم تخلیه منجر شده است.

جهت مشاوره در زمینه دستور تخلیه ملک استیجاری و سایر مباحث حقوقی روی لینک ذیل کلیک کنید:
سامان عسکری وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی در بندرعباس

شکایت از بد عهدی مستأجران

اظهارات مسئول دفتر یک مجتمع شورای حل اختلاف تهران حاکی از این است که بیش از نیمی از شکایت های ارائه شده در حوزه قرارداد اجاره به این مجتمع مبتنی بر بدعهدی مستأجر در ایفای تعهدات خود یا نارضایتی ساکنان ساختمان از مستأجر بوده است که البته این موضوع در کمتر از یک سوم این شکایت ها برای قاضی شورای حل اختلاف احراز شده است و مابقی یا با توافق موجر و مستأجر مصالحه شده یا به صدور رأی تمدید انجامیده است. او که به دلایل شغلی حاضر به انتشار نام خود نیست، به همشهری می گوید: موجران برای ثبت شکایت باید از طریق دفاتر قضایی اقدام کرده و با پیگیری ابلاغیه های سامانه ثنا، در زمان مقرر به مجتمع قضایی معرفی شده از سوی سامانه مراجعه کنند تا به شکایت آنها رسیدگی شود.

توفیق اجباری برای توافق

در هوای گرم تابستان و در شرایطی که پیک پنجم کرونا همچنان قربانی می گیرد، ازدحام جمعیت در مجتمع شورای حل اختلاف بیش از میزانی است که در پروتکل های احتیاطی وزارت بهداشت توصیه شده است. کارمند یکی از مجتمع های شورای حل اختلاف تهران در گفت وگوی تلفنی با همشهری می گوید: بخشی از این شلوغی ناشی از مراجعه حضوری افراد برای کسب اطلاع از نحوه شکایت است و برخی نیز افراد دیگری را همراه خود می آورند درحالی که فقط خود موجر و مستأجر اجازه حضور در جلسه شورای حل اختلاف را دارند. به گفته او، به دلیل کثرت شکایت ها و شلوغی مجتمع ها، اغلب جلسات رسیدگی طبق زمان اعلام شده در ابلاغیه برگزار نمی شود و افراد گاهی چند ساعت باید منتظر بمانند و همین مسئله باعث شده ازدحام در مجتمع ها غیرعادی به نظر برسد. البته رعایت پروتکل های بهداشتی ازجمله زدن ماسک الزامی است و اغلب مراجعه کنندگان نیز رعایت می کنند؛ اما بازهم مراجعه به این مراکز بیش از شرایط عادی است.

کفش آهنی بپوشید یا وکیل بگیرید

روی در و دیوار محدوده مجتمع شورای حل اختلاف، نوشته های زیادی در مورد وکالت و ارائه مشاوره دیده می شود و جالب اینکه تعداد اعلامیه های «وکالت برای حکم تخلیه» نیز کم نیستند. یکی از مالکانی که برای دریافت حکم تخلیه ملک خود به شورا مراجعه کرده، در گفت وگو با همشهری می گوید: رسیدگی شورای حل اختلاف نسبت به روند دادگاه ها خیلی سریع تر است اما به هرحال این هم کار اداری محسوب می شود و آدم باید اعصاب آهنی داشته باشد که پیگیری کند. او که گویا نتوانسته قاضی شورا را برای صدور حکم تخلیه قانع کند، می افزاید: مستأجر من به خانه آسیب زده و اجازه تعمیر هم نمی دهد تا جایی که صدای ساکنان آپارتمان طبقه پایین هم درآمده؛ اما قاضی می گوید برای اثبات این ادعا یا باید استشهاد ارائه شود یا ۲ نفر از ساکنان آن ساختمان با سند سکونت یا مالکیت نسبت به این ماجرا شهادت بدهند و برای این کار ۲ هفته فرصت داده است. این فرد می گوید: وقتی تورم صددرصد بالا رفته، دولت حق ندارد از جیب کسی که با اجاره خانه امرارمعاش می کند به مستأجر صدقه بدهد و او را رودرروی صاحب خانه قرار دهد. فرد دیگری نیز می گوید که آپارتمان خود را اجاره داده و در آپارتمان بزرگ تری اجاره نشین شده و حالا مجبور است به خانه خود برگردد اما مستأجر می گوید طبق قانون باید این قرارداد یک سال دیگر تمدید شود. او می افزاید: قرارداد ما آخر شهریور تمام است و مستأجر برای اینکه دست پیش را بگیرد به شورای حل اختلاف آمده و خواستار تمدید قرارداد شده است. این فرد اظهار می کند فقط به دلیل این که حوصله دادگاه و شورای حل اختلاف را نداشته با صاحب خانه خود درگیر نشده و الآن باید برای تخلیه خانه خود کفش آهنی بپوشد و از پله های شورای حل اختلاف بالا و پایین برود.

تخلیه ملک با فروش صوری

یکی از مواردی که صدور حکم تخلیه به نفع مالک را مستثنا می کند، فروش ملک در زمان اجاره است؛ اما آنگونه که برخی از مراجعه کنندها به شورای حل اختلاف می گویند و البته مشاوران املاک نیز تأیید می کنند، این مسئله باعث شده برخی از مالکان با قبول هزینه های نقل وانتقال ملک، مقدمات دریافت حکم تخلیه را فراهم آورند. یکی از مستأجرانی که به مجتمع شورای حل اختلاف نظام آباد مراجعه کرده، می گوید: پس ازاینکه پیشنهاد افزایش ۷۰ درصدی اجاره را رد کرده، به شورای حل اختلاف فراخوانده شده و اینجا گفته اند که به دلیل فروش ملک و انتقال سند قطعی، باید خانه را تخلیه کند. او این اقدام مالک را یک نوع خصومت عنوان می کند؛ چراکه هزینه انتقال سند عملاً افزایش ۷۰ درصدی اجاره بها را نیز خنثی می کند و موجر فقط برای بلند کردن مستأجر این کار را انجام داده است. مصطفی قلی خسروی، رئیس اتحادیه مشاوران املاک تهران نیز رواج فروش صوری املاک برای دریافت حکم تخلیه را تأیید می کند و به همشهری می گوید: مصوبه ستاد مقابله با کرونا در بازار اجاره دردسرساز شده و کارکرد بازار را به هم ریخته است؛ برای همین برخی مالکان که به هر دلیلی خواستار تخلیه ملک خود هستند و طبق مصوبه ستاد مقابله با کرونا قادر به انجام این کار نیستند، با فروش صوری ملک به آشنایان و افراد امین، حکم تخلیه را می گیرند.

سامان عسکری
وکیل پایه یک دادگستری
عضو کانون وکلای دادگستری مرکز
مدرس دانشگاه
دانشجوی دکتری حقوق خصوصی

آدرس : هرمزگان ، بندرعباس ، حدفاصل چهارراه مرادی و قدس ، نبش کوچه رضوان۴ ، ساختمان مشیر، طبقه سوم واحد ۱۲

شماره های تماس:
۰۷۶۳۲۲۳۲۸۵۷

۰۹۱۹۴۱۰۵۱۲۴

۰۹۰۳۴۱۹۷۱۸۲

ادامه مطلب
۲۰ شهریور ۱۴۰۰

جلب شخص ثالث ، شرایط و آثار آن

جلب شخص ثالث وقتی روی می‌دهد که در جریان رسیدگی به دعوا طرفین یا یکی از آن ها، شخص ثالثی را به آن دعوا ‌بخوانند تا او در دعوا داخل شود. بر خلاف وارد ثالث، در جلب ثالث، طرفین علاقمند به حضور وی در دعوا می‌باشند.

دعوای جلب ثالث که جزء دعاوی طاری محسوب می‌شود دارای شرایطی است که مقنن در قانون آیین دادرسی مدنی در مواد ۱۳۵ تا ۱۴۰ در مورد آن بحث می‌کند که ما ذیلاً به تشریح آن‌ها می‌پردازیم.

جلب در لغت به معنی کشانیدن و آوردن آمده است و ثالث به معنای سوم می‌باشد. بر این اساس مفهوم لغوی جلب ثالث: آوردن و کشاندن شخص ثالث خواهد بود. در اصطلاح حقوقی جلب ثالث،‌ عنوان یک دعوای حقوقی است. اگرچه در آیین دادرسی مدنی تعریفی از جلب ثالث ارائه نشده، لیکن مستنبط از ماده ۱۳۵ قانون اخیرالذکر جلب ثالث دعوایی است که طی آن اصحاب دعوا می‌توانند شخص ثالثی را برای اثبات یا مطالبه حق خود به دعوا بکشانند. اصطلاحاً به طرفی که دعوای جلب ثالث را مطرح می‌کند «جالب» و به فردی یا افرادی که به دعوای اصلی فراخوانده می‌شوند «مجلوب ثالث» گفته می‌شود. جالب ممکن است به دلایل مختلف اقدام به جلب ثالث به دعوا نماید؛ گاهی یکی از طرفین دعوا صرفاً برای تقویت موقعیت خود در دعوای اصلی اقدام به طرح دعوای جلب ثالث می‌کند و هیچ خواسته از دادگاه جهت محکومیت مجلوب ثالث ندارد؛ اما گاهی فرد ثالث به دعوا فراخوانده می‌شود تا محکوم به خواسته خواهان شود یا جالب مستقلاً خواسته‌ای را علیه او مطرح کرده است مانند جایی که فردی به استرداد لاشه چک علیه فردی طرح دعوا می‌کند، خوانده با این ادعا که چک را به فرزند وی تحویل داده، با طرح دعوای جلب.

طرفی که ثالث را جلب می‌نماید، جالب و ثالثی که جلب می‌شود مجلوب ثالث خوانده می‌شود. مثلاً شخص (الف) منزلی را خریداری کرده، شخص (ب) به عنوان اینکه مالک منزل است طرح دعوا علیه (الف) می‌نماید. (الف) که مُدعی علیه قرار گرفته، فروشنده (ج) را به دادرسی جلب می‌کند تا پاسخ (ب) را ارائه نماید.

طرفی که ثالث را جلب می‌نماید، جالب و ثالثی که جلب می‌شود مجلوب ثالث خوانده می‌شود. مثلاً شخص (الف) منزلی را خریداری کرده، شخص (ب) به عنوان اینکه مالک منزل است طرح دعوا علیه (الف) می‌نماید. (الف) که مُدعی علیه قرار گرفته، فروشنده (ج) را به دادرسی جلب می‌کند تا پاسخ (ب) را ارائه نماید.

هر یک از طرفین دعوا که جلب ثالثی را لازم بداند، می‌تواند از دادگاه درخواست جلب او را بنماید. وی باید تا پایان اولین جلسۀ دادرسی، جهات و دلایل خود را اظهار کرده و ظرف سه روز پس از جلسه، دادخواست جلب را تقدیم نماید. چه دعوا در مرحلۀ نخستین و چه در مرحلۀ تجدیدنظر باشد.

وکیل در بندرعباس ، وکیل خوب در بندرعباس ، بهترین وکیل بندرعباس ، وکیل بندرعباس ، وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی در بندرعباس ، وکیل پایه یک در بندرعباس ، وکیل در هرمزگان ، وکیل خوب در هرمزگان ، وکیل دادگستری در بندرعباس ، وکیل و مشاور حقوقی در بندرعباس ، آدرس دفتر وکالت در بندرعباس

شرایط جلب ثالث چیست؟

۱. جالب یکی از طرفین دعوا باشد.

۲. دعوای جلب ثالث با دعوای اصلی مرتبط یا دارای منشاء واحدی باشد.

۳. اظهار دلایل تا پایان اولین جلسه و تقدیم دادخواست حداکثر ۳ روز بعد از جلسه.

۴. دعوای اصلی در جریان رسیدگی باشد.

جریان دادرسی جلب ثالث به چه صورتی می‌باشد؟

جریان دادرسی پس از تکمیل دادخواست در مورد جلب شخص ثالث، مثل جریان دادرسی اصلی است و شخص ثالثی که جلب می¬گردد خوانده محسوب می‌شود و اگر مدتِ کافی برای فرستادن دادخواست و رونوشت مدارک برای اطراف دعوا نباشد مدیر دفتر با اجازه رئیس دادگاه، وقت جلسه رسیدگی را تغییر داده و به طرفین ابلاغ می‌نماید.

چنانچه دادخواست جلب ثالث رد شود، فقط همراه با حکم راجع به اصل دعوا، قابل تجدیدنظر می‌باشد و اگر قرار ردّ در مرحله تجدیدنظر فسخ گردید، رسیدگی پس از فسخ دردادگاه تجدیدنظر انجام می‌گیرد و این استثنایی بر اصل عدم رسیدگی در دادگاه تجدید نظر است.

اگر هر دو دعوا با هم رسیدگی شود، دادگاه حکم صادر می‌نماید. در این حکم ممکن است دو محکوم علیه و دو محکوم ¬له وجود داشته باشد. بدین معنی که خواندۀ اصلی در برابر خواهان اصلی، محکوم شده و ثالث در برابر خواندۀ اصلی محکوم گردد و ممکن است خوانده اصلی و ثالث هر دو در برابر خواهان اصلی، محکوم شوند.

این احتمال هم وجود دارد که هر یک از خواهان  یا خوانده اصلی محکوم شده و شخص ثالث محکوم نشود. در صورتی که ثالث محکوم شود، خسارات دادرسی دعوای جلب ثالث به  وی تحمیل می‌شود و در غیر این صورت خسارات دادرسی که به او وارد شده به وسیله جالب باید جبران گردد.

هرگاه هر یک از اصحاب دعوا، حضور شخص ثالثی را در دعوا لازم بداند، از ابتدای دادرسی تا پایان نخستین جلسه رسیدگی حق دارد که جهات و دلایل لزوم حضور شخص ثالث به جهت ارتباط دعوا با وی یا منشأ واحد دعوای جلب ثالث با دعوای اصلی را به نحوی که اتخاذ تصمیم در یکی از دعاوی در دعوای دیگر نیز موثر باشد، اعلام کند.

دخالت اشخاص ثالث چه آثاری دارد؟

۱. اطاله دادرسی: چون دادخواست باید مانند دادخواست اصلی مقدمات خود را طی کند و دادگاه ‌به جای رسیدگی به یک دعوا به دو دعوا رسیدگی می‌کند.

۲. انحراف قاعده صلاحیت محلی.

۳. مجلوب خوانده محسوب می‌گردد. پس اگر مدعی امری شود که نیازمند دلیل است اثبات امر به عهده او می‌باشد. و نیز می‌تواند او هم شخص دیگری (مجلوب دوم) را به دادرسی جلب نماید.

۴. هرگاه شخص ثالث در موعد مقرر پاسخ نداده و یا در جلسه حاضر نشود، جالب می‌تواند رسیدگی به دعوا را غیاباً از دادگاه در خواست نماید.

مهلت جلب ثالث چقدر می‌باشد؟

هرگاه هر یک از اصحاب دعوا، حضور شخص ثالثی را در دعوا لازم بداند، از ابتدای دادرسی تا پایان نخستین جلسه رسیدگی حق دارد که جهات و دلایل لزوم حضور شخص ثالث به جهت ارتباط دعوا با وی یا منشأ واحد دعوای جلب ثالث با دعوای اصلی را به نحوی که اتخاذ تصمیم در یکی از دعاوی در دعوای دیگر نیز موثر باشد، اعلام کند. وی باید حداکثر ظرف  سه روز دادخواست را به دادگاه ارایه دهد.

علاوه بر آن، همه اصحاب حاضر در دعوا به عنوان خواندگان دعوای وی محسوب می‌شوند، ذکر اسامی همه اصحاب دعوا شامل خواهان، خوانده و اشخاص ثالث حاضرشده به عنوان خوانده (به جز خواهان دعوای شخص ثالث حاضر در دعوا اصلی) از سوی دادگاه لازم است.

صدر ماده ۱۳۷ قانون آیین دادرسی مدنی موید این شرط شکلی در تنظیم دادخواست جلب ثالث است.  بر اساس این ماده، «دادخواست جلب شخص ثالث و رونوشت مدارک و ضمایم باید به تعداد اصحاب دعوا به علاوه یک نسخه باشد. جریان دادرسی در مورد جلب شخص ثالث، شرایط دادخواست و نیز موارد رد یا ابطال آن همانند دادخواست اصلی خواهد بود.»

همچنین طبق ماده ۱۳۷ قانون آیین دادرسی مدنی در مورد محکوم‌علیه غیابی باید دادخواست جلب شخص ثالث همراه با دادخواست اعتراض و واخواهی به دفتر دادگاه اعلام شود.  بر اساس این ماده، «محکوم‌علیه غیابی در صورتی که بخواهد جلب شخص ثالث را درخواست کند، باید دادخواست جلب را با دادخواست اعتراض تواما به دفتر دادگاه تسلیم کند. معترض‌علیه نیز حق دارد در نخستین جلسه رسیدگی به اعتراض، جهات و دلایل خود را اظهار کرده و ظرف سه روز دادخواست جلب شخص ثالث را به دادگاه تقدیم کند.»

سامان عسکری
وکیل پایه یک دادگستری
عضو کانون وکلای دادگستری مرکز
مدرس دانشگاه
دانشجوی دکتری حقوق خصوصی

آدرس : هرمزگان ، بندرعباس ، حدفاصل چهارراه مرادی و قدس ، نبش کوچه رضوان۴ ، ساختمان مشیر، طبقه سوم واحد ۱۲

شماره های تماس:
۰۷۶۳۲۲۳۲۸۵۷

۰۹۱۹۴۱۰۵۱۲۴

۰۹۰۳۴۱۹۷۱۸۲

ادامه مطلب
۱۶ شهریور ۱۴۰۰

اثبات زوجیت و شرایط اثبات آن

 زوجیت به چه معناست ؟

پیوند برآمده از عقد نکاح که بین زن و شوهر ایجاد می شود را زوجیّت گویند. زوجیّت عبارت است از علقه و رابطه همسری میان زن و شوهر که برآیند عقد نکاح؛ اعم از دائم و موقت است. در قرآن کریم نیز در آیه ۱۸۹ سوره اعراف خداوند متعال سخن از زوجیت نموده و چنین می فرماید:«و هوالذی خلقکم من نفس واحده و جعل منها زوجها لیسکن  الیها»  اوست آن کسی که شما را از نفس واحدی آفرید و جفت وی را از آن پدید آورد تا بدان آرام گیرد.

علت طرح دعوای زوجیت

هنگامی که مرد یا زن منکر وجود علقۀ زوجیت شود یا از وجود رابطۀ زوجیت به هر دلیل امتناع نماید، دعوای اثبات رابطه زوجیت توسط کسی که انکار علیه اوست مطرح می گردد. به منظور طرح دعوای اثبات زوجیت، زن می تواند با تاکید بر میزان مهریه و انکار عقد توسط مرد و اسناد دیگری که اماره ای بر وجود رابطۀ زوجیت است.

بر طبق ماده ۱۲۵۷ قانون مدنی و ۱۹۷ قانون آیین دادرسی مدنی، هر کسی که نسبت به موضوعی ادعا یا حقی دارد، باید آن را ثابت نماید. بر همین اساس گاهی لازم است که زن و مرد رابطه زوجیت خود را به اثبات برسانند. دعوای زوجیت توسط یکی از زوجین علیه دیگری طرح می‌شود و داداگاه باید به آن رسیدگی کند.

وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی در بندرعباس ، وکیل در بندرعباس ، وکیل بندرعباس ، وکیل خوب در بندرعباس ، وکیل در هرمزگان ، بهترین وکیل بندرعباس ، بهترین وکیل هرمزگان

در این مقاله به بررسی قوانین، دلایل ، شرایط و نحوه اثبات زوجیت می پردازیم :

دلایل کلاسیک اثبات رابطه زوجیت

در اینجا به دلایلی که برای اثبات رابطه زوجیت قابل استناد هستند اشاره می‌کنیم.

اقرار
یکی از مهم‌ترین دلایل در اثبات امور حقوقی، اقرار است. اگر اقرار با رعایت شرایط ذکر شده در قانون مدنی و آیین دادرسی مدنی انجام شود، قابل تجدید نظر یا فرجام‌خواهی نیست و دادگاه باید بر اساس همان حکم دهد. با این حال اقرار به اثبات رابطه زوجیت کمک شایانی نمی‌کند ودر نتیجه به دلایل و اسناد بیشتر نیاز است.

سند کتبی
زوجین در زمان ازدواج یک سند را امضا می‌کنند که به صورت رسمی یا غیررسمی تنظیم شده است. این سند می‌تواند به سادگی برای اثبات زوجیت مورد استناد قرار گیرد.

بر طبق ماده ۶۴۵ قانون مجازات اسلامی، ازدواج بایدد حتما به ثبت برسد؛ البته ثبت ازدواج شرط ماهوی صحت آن نیست اما از مشکلات آینده جلوگیری می‌کند.

شهادت شهود
شاهدانی که در زمان ازدواج زوجین حضور داشته‌اند، می‌توانند با مراجعه به دادگاه به رابطه زوجیت زوجین شهادت دهند.

سوگند
سوگند که از ضعیف‌ترین اشکال ادله است، به دو نوع سوگند مدعی و منکر تقسیم می‌شود.

دلایل خاص برای اثبات رابطه زوجیت

در ادامه به دلایل خاصی که برای اثبات زوجیت مورد استناد قرار می‌گیرند اشاره می‌نماییم.

شیاع و استفاضه
معاشرت و مساکنت

مدارک اثبات زوجیت

با توجه به نکات ذکر شده در بالا، هر شخصی که مدعی زوجیت است باید به دادگاه خانواده دادخواست داده و از مدارک زیر برای اثبات زوجیت استفاده کند:
سند ازدواج
شهادت شهود یا مطلعین
تحقیقات محلی
سوگند
درخواست جلب نظر کارشناس
درخواست استعلام

برای مشاوره در زمینه اثبات زوجیت و سایر مباحث حقوقی روی لینک ذیل کلیک نمایید :

سامان عسکری وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی در بندرعباس

دادگاه صالح برای طرح دعوی اثبات زوجیت

رسیدگی به دعوای اثبات زوجیت در صلاحیت دادگاه خانواده است. در شهرستان‌هایی که دادگاه خانواده وجود ندارد، دادگاه عمومی حقوقی مستقر در آن‌جا مطابق قانون حمایت خانواده به دعاوی خانوادگی رسیدگی می‌کند.ا

اثبات زوجیت در صورت فوت زوج

اگر عقد ازدواج در حضور شهود انجام شود اما شوهر بدون ثبت آن، فوت کند، زن باید در مقام مدعی زوجیت، ورثه متوفی را به عنوان خوانده طرف دعوا قرار دهد و دلایل و مدارک خود را تقدیم دادگاه نماید تا بتواند رابطه زوجیت خود با متوفی را ثابت کند.

مجازات انکار رابطه زوجیت

اگر زوج یا زوجه منکر رابطه زوجیت شود و دروغین بودن این انکار ثابت شود، انکارکننده به حبس تعزیری درجه ۶ و یا جزای نقدی در جه ۶ محکوم خواهد شد.

چگونه از انکار رابطه زوجیت جلوگیری کنیم؟

برای اینکه چنین مشکلی در آینده پیش نیاید، باید در زمان انعقاد عقد ازدواج آن را در دفتر رسمی ازدواج ثبت کنید. لازم به ذکر است که ثبت ازدواج به عهده مرد است و اگر مردی بعد از یک ماه از زمان وقوع عقد از ثبت رسمی آن اجتناب کند، به حبس تعزیری درجه ۷ یا جزای نقدی درجه ۵ محکوم خواهد شد. در مواردی که دسترسی به دفاتر رسمی امکان‌پذیر نیست، مراتب عقد باید در یک صورتجلسه نوشته و به امضای شهود برسد. لازم به ذکر است که میزان مهریه نیز باید در این صورتجلسه ذکر شود.

سامان عسکری
وکیل پایه یک دادگستری
عضو کانون وکلای دادگستری مرکز
مدرس دانشگاه
دانشجوی دکتری حقوق خصوصی

آدرس : هرمزگان ، بندرعباس ، حدفاصل چهارراه مرادی و قدس ، نبش کوچه رضوان۴ ، ساختمان مشیر، طبقه سوم واحد ۱۲

شماره های تماس:
۰۷۶۳۲۲۳۲۸۵۷

۰۹۱۹۴۱۰۵۱۲۴

۰۹۰۳۴۱۹۷۱۸۲

ادامه مطلب
۱۰ شهریور ۱۴۰۰

انواع توهین و مجازات آن

تعریف جرم توهین :
جرم توهین جرمی است قابل گذشت که تعقیب آن با شکایت شاکی خصوصی شروع و در صورت رضایت شاکی خصوصی به اتمام میرسد و همانند تمامی جرائم دیگر دارای سه رکن مادی – معنوی – قانونی می باشد.

جرم توهین در ماده ۶۰۸ قانون مجازات اسلامی تعزیرات تعریف شده است.به این صورت که در متن ماده آمده است ” توهین به افراد از قبیل فحاشی و استعمال الفاظ رکیک چنانچه موجب حد قذف نباشد مجازات شلاق تا (۷۴) ضربه و یا پنجاه هزار‌تا یک میلیون ریال جزای نقدی خواهد بود ”

اما باید به شما بگوییم که توهین دارای انواع مختلفی می باشد از قبیل : توهین به نظامات دولتی – توهین به رهبری – قذف و … که هر کدام احکام و مجازات های مخصوص به خودشان را دارند و برخی قابل تخفیف و تعویق و تعلیق هستند و برخی دیگر همانند قذف در زمره حدود الهی قرار میگیرند و قابلیت تخفیف نیز ندارند.

بر اساس آنچه که در ماده ۶۰۸ تعریف شده است توهین حتماً باید دارای شرایطی خاص باشد. نظیر آنکه حتماً توهین باید با فعل صورت گیرد ، حتماً باید عمل ارتکابی موهن باشد و اهمیتی ندارد که فعل انجام شده و یا کلمه توهین آمیز حقیقت داشته و یا نداشته باشد و صرف ناراحت شدن کسی که به او توهین شده ، کافی می باشد.

وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی در بندرعباس، وکیل بندرعباس ، وکیل خوب در بندرعباس ، وکیل بندرعباس، مشاور حقوقی در بندرعباس، بهترین وکیل بندرعباس، وکیل پایه یک در هرمزگان، وکیل خوب در هرمزگان ، بهترین وکیل هرمزگان ، وکیل کیفری در بندرعباس

مجازات جرم توهین

مجازات جرم توهین مطابق ماده ۶۰۸ قانون مجازات اسلامی تعزیرات مصوب ۱۳۷۵ ، مجازات شلاق تا ۷۴ ضربه و یا پنجاه هزار تا یک میلیون ریال جزای نقدی میباشد.

اما پس از تصویب قانون کاهش مجازات های حبس تعزیری ، مطابق بند ج ماده ۱ این قانون ، مجازات موضوع ماده ۶۰۸ قانون مجازات اسلامی تعزیرات مصوب ۱۳۷۵ به جرای نقدی درجه شش تغییر یافت و مجازات شلاق از آن حذف گردید.

همچنین مطابق ماده ۱۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ ؛ جزای نقدی درجه شش ، جزای نقدی بیش از بیست ملیون ریال (۲۰.۰۰۰.۰۰۰ ریال) تا هشتاد ملیون ریال (۸۰.۰۰۰.۰۰۰ ریال) میباشد.

برای مشاوره در زمینه توهین و یا سایر موضوعات حقوقی بر روی لینک ذیل کلیک نمایید :
سامان عسکری وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی در بندرعباس

مجازات شروع به جرم توهین

شروع به جرایم مطابق ماده ۱۲۲ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ تعریف میشود.به جرایمی شروع به جرم گفته میشود که مرتکب قصد انجام جرم تام را داشته باشد اما به دلیلی خارج از اراده وی ، نیل به قصد و هدف وی محقق نشود.

هم اینک پس از تغییر مجازات ماده ۶۰۸ قانون مجازات اسلامی تعزیرات به جزای نقدی درجه شش ، مجازات شروع به جرم توهین نیز مطابق ماده ۱۲۲ تغییر خواهد کرد و مطابق بند های سه گانه ماده ۱۲۲ محاسبه خواهد شد.

سامان عسکری
وکیل پایه یک دادگستری
عضو کانون وکلای دادگستری مرکز
مدرس دانشگاه
دانشجوی دکتری حقوق خصوصی

آدرس : هرمزگان ، بندرعباس ، حدفاصل چهارراه مرادی و قدس ، نبش کوچه رضوان۴ ، ساختمان مشیر، طبقه سوم واحد ۱۲

شماره های تماس:
۰۷۶۳۲۲۳۲۸۵۷

۰۹۱۹۴۱۰۵۱۲۴

۰۹۰۳۴۱۹۷۱۸۲

ادامه مطلب
۹ شهریور ۱۴۰۰

ایجاد مزاحمت برای بانوان و اطفال در اماکن عمومی و معابر

مجازات مزاحمت برای بانوان و اطفال در اماکن عمومی و معابر چیست؟

وکیل پایه یک دادگستری در بندرعباس:

قانون، مزاحمت‌های خیایانی برای بانوان را جرم می‌داند و حبس و شلاق تعزیری را نیز به عنوان مجازات برای این مجرمان در نظر گرفته است. ایجاد مزاحمت برای بانوان تعریف حقوقی و قانونی مشخصی دارد و بر طبق قانون، ارتکاب آن جرم محسوب شده و مجازات دارد
مجازات مزاحمت برای بانوان و اطفال در اماکن عمومی و معابر

ایجاد مزاحمت برای بانوان از جمله «متلک» گفتن، طبق قانون جرم است و مرتکبان آن باید مجازات شوند.

مجازات جرم مزاحمت برای بانوان
قانون، مزاحمت‌های خیایانی برای بانوان را جرم می‌داند و حبس و شلاق تعزیری را نیز به عنوان مجازات برای این مجرمان در نظر گرفته است. ایجاد مزاحمت برای بانوان تعریف حقوقی و قانونی مشخصی دارد و بر طبق قانون، ارتکاب آن جرم محسوب شده و مجازات دارد.

شهادت شهود، اقرار مجرم و یا سایر قراینی که به وسیله آن قاضی بتواند جرم مرتکب شده را محرز بداند را از جمله راهکارهای اثبات این جرم است.

به طور کلی بر اساس ماده ۶۰۸ قانون مجازات اسلامی توهین به افراد از قبیل فحاشی و استعمال الفاظ رکیک، چنانچه موجب حد قذف نباشد، به مجازات شلاق تا (۷۴) ضربه و یا پنجاه هزار‌ تا یک میلیون ریال جزای نقدی خواهد بود.

ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی هر کس علنا در انظار و اماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی نماید، علاوه بر کیفر عمل به حبس از ده روز تا دو ماه یا تا (۷۴)‌ ضربه شلاق محکوم میگردد و در صورتی که مرتکب عملی شود که نفس آن عمل دارای کیفر نمی‌باشد ولی عفت عمومی را جریحه‌دار نماید فقط به حبس از ده روز تا دو ماه یا تا (۷۴) ضربه شلاق محکوم خواهد شد.

اما به طور خاص ماده ۶۱۹ قانون تعزیرات درباره ایجاد مزاحمت برای بانوان در معابر و اماکن عمومی می باشد.

ایجاد مزاحمت برای بانوان با کارهایی مانند متلک گفتن، کشیدن لباس خانم‌ها، لمس کردن جزئی بدن آنها در خیابان و اماکن عمومی یا داخل وسایل نقلیه مانند تاکسی، مترو و اتوبوس، ارائه شماره تلفن، تعقیب کردن خانم‌ها (چه به صورت پیاده و چه به وسیله خودرو) و امثال این کارها، طبق ماده ۶۱۹ قانون مجازات اسلامی، جرم است و برای آن، مجازات دو تا شش ماه حبس و ۷۴ ضربه شلاق در نظر گرفته شده است.

برای مشاوره با سامان عسکری وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی در بندرعباس بر روی مشاوره کلیک نمایید
مشاوره

طبق ماده ۶۱۹ قانون تعزیرات: هر کس در اماکن عمومی یا در معابر یا متعرض یا مزاحم اطفال یا بانوان بشود یا با الفاظ و حرکات مخالف شئون و حیثیت به آنان توهین نماید به حبس از دو تا شش ماه وتا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد.

منظور از اطفال در این ماده کودکانی هستند که به سن بلوغ شرعی نرسیده‎اند و منظور از معابر محل های رفت و آمد داخل یا خارج از شهر و منظور از اماکن عمومی کلیه اماکنی است که رفت وآمد یا حضور اشخاص در آنجا برای مردم یا طبقات خاصی از مردم آزاد باشد، مثل مساجد و هتل و دانشگاه و سینما و نظایر آن.

دلیل پیش بینی این ماده آسیب پذیر بودن بالقوه قربانیان این جرم است و از سویی ارتکاب این جرم به نظم و اخلاق عمومی و عفت جامعه آسیب وارد می کند و به این خاطر است که این جرم غیر قابل گذشت شناخته شده است. شرط تحقق این جرم آن است که توهین مغایر با شان و حیثیت قربانی جرم باشد.

به موجب ماده ۱۰۴ قانون مجازات اسلامی این جرم غیر قابل گذشت است.

جرایم غیرقابل گذشت، جرایمی‌ است که تعقیب آنها به شکایت شاکی خصوصی نیاز ندارد و اگر شاکی نیز اعلام رضایت کند، مراجع قضایی نمی‌توانند به استناد رضایت شاکی، امر تعقیب و محاکمه و اجرای حکم را متوقف کنند.

به موجب تبصره ۲ ماده ۱۰۰ قانون مجازات اسلامی جرم غیر قابل گذشت جرمی است که شکایت شاکی و گذشت وی در شروع به تعقیب و رسیدگی و ادامه آن و اجرای مجازات تاثیری ندارد پس گذشت شاکی فقط می‌تواند به عنوان یکی از علل تخفیف مجازات یا تبدیل آن به نوع دیگری که مناسب‌تر به حال متهم باشد مورد استناد دادگاه قرار گیرد.

نکته دیگری که باید به خاطر داشت این است که تشدید مجازات این جرم در صورتی که با توطئه قبلی و دسته جمعی واقع شده باشد در این مورد مجازات هر یک از مرتکبان بر اساس ماده ۶۲۰ حداکثر مجازات مقرر خواهد بود.

در صورت وقوع جرم توهین، قربانی جرم یعنی کسی که به او توهینی روا داشته شده است باید برای پیگیری موضوع و تحت تعقیب قرار دادن کسی که اقدام به توهین کرده است به دادسرای محل وقوع جرم مراجعه و با ابراز دلایل خود از جمله شهادت شهود موضوع را ثابت و متهم را به مجازات قانونی محکوم کند.

وکیل پایه یک دادگستری در بندرعباس ، وکیل در بندرعباس ، وکیل خوب در بندرعباس، مشاور حقوقی در بندرعباس ، وکیل بندرعباس ، بهترین وکیل بندرعباس ، وکیل خانواده در بندرعباس ، وکیل کیفری در بندرعباس

مجازات مزاحمت برای بانوان و اطفال

نحوه شکایت و رسیدگی به جرم مزاحمت برای بانوان
اثبات مزاحمت های خیابانی معمولا کار سختی است و به همین دلیل بسیاری از قربانیان این مزاحمت ها از شکایت منصرف می شوند. اما چنانچه شدت و نوع جرم به صورتی است که قربانی قصد پیگیری قانونی آن را داشته باشد باید اقداماتی زیر صورت گیرد:

۱- متوقف کردن مجرم: قربانی باید مجرم را متوقف کند که این امر می تواند با بالا بردن صدا و درخواست کمک از دیگر عابران صورت گیرد.

۲- اطلاع به پلیس: تماس با پلیس ۱۱۰ برای برخورد با مجرم و پیگیری جرم از اهمیت زیادی برخوردار است.

۳- ثبت پلاک خودرو یا موتورسیکلت مجرم: چنانچه مجرم سرنشین خودرو یا موتور سیکلت است پلاک وسیله نقلیه را با عکس گرفتن ثبت کنید.

۴- شهادت شهود: از افرادی که شاهد اتفاق بوده اند درخواست کنید که به همراه شما حضور پیدا کنند و برای شما شهادت کتبی بدهند. در صورت عدم اقرار متهم، بدون شهادت شهود در اکثر موارد اثبات جرم غیرممکن است.

پس از ارائه گزارش به کلانتری و تکمیل اطلاعات پرونده جهت رسیدگی به دادسرا ارسال می شود و در دادسرا تحقیقات لازم در رابطه با پرونده انجام می شود. سپس به شعب بازپرسی ارسال می شود و در نهایت بازپرس با مشاهده محتویات پرونده وقتی را برای حضور متهم در دادسرا و تحقیق از وی در نظر می گیرد.

در دادسرا شاکی می تواند درخواست تحقیقات محلی نماید که در صورت لزوم بازپرس اقدام به تحقیق محلی می نماید.

بازپرس در طول رسیدگی به پرونده، در قالب اخطاریه متهم را مطلع می کند. شاکی نیز در این مرحله شاهدان را به مرجع رسیدگی معرفی نماید. سپس بازپرس از متهم، شاکی و شاهدان تحقیق می کند و اظهارات آن ها را بررسی می نماید در خصوص شهود اگر ثابت شود که اظهارات آن ها در خصوص مزاحمت از سوی متهم صحت دارد شهادت شاهد به صورت کتبی قید شده و به امضای حاضران در جلسه و بازپرس می رسد.

در مرحله ی بعد پرونده ی کیفری به دادگاه فرستاده می شود پرونده ثبت می گردد و قاضی با مشاهده ی جزییات پرونده دستور تعیین وقت جلسه رسیدگی را به طرفین شکایت و نماینده ی دادستان می دهد. در نهایت جلسه ی دادگاه تشکیل می شود و نماینده ی دادستان نیز حضور یافته و اظهارات خود را بیان می نماید. در آخرین مرحله رای دادگاه توسط قاضی با امضای صورت جلسه توسط طرفین شکایت و قضات اعلام می شود.
سامان عسکری
وکیل پایه یک دادگستری
عضو کانون وکلای دادگستری مرکز
مدرس دانشگاه
دانشجوی دکتری حقوق خصوصی

آدرس : هرمزگان ، بندرعباس ، حدفاصل چهارراه مرادی و قدس ، نبش کوچه رضوان۴ ، ساختمان مشیر، طبقه سوم واحد ۱۲

شماره های تماس:
۰۷۶۳۲۲۳۲۸۵۷

۰۹۱۹۴۱۰۵۱۲۴

۰۹۰۳۴۱۹۷۱۸۲

ادامه مطلب
۳ شهریور ۱۴۰۰

کاهش سن شناسنامه ای

آیا می توان سن مندرج در شناسنامه رو تغییر داد ؟

پاسخ :

شناسنامه یک سند رسمی است که معمولا امکان کم کردن سن و تغییر اطلاعات در آن وجود ندارد.

با این حال قابل ذکر می باشد که در برخی موارد ممکن است فردی مدعی شود که سن واقعی او در شناسنامه ذکر نشده است ، این ادعا ممکن است بنا به دلایل مختلفی باشد از جمله اینکه مثلا مامور ثبت احوال سن او را به اشتباه ثبت کرده و یا اینکه برادر بزرگتری داشته که قبل از بدنیا آمدن او فوت کرده و وقتی که او متولد شده به دلیل علاقه پدر و مادر به برادر بزرگتر از همان شناسنامه برای او استفاده کرده اند و شناسنامه جدیدی برای او نگرفته اند و در نتیجه بخواهد تاریخ تولد خود را تغییر دهد.

تغییر سن شناسنامه تنها با ارائه دلایل واقعی و کافی و اثبات ادعا امکان‌پذیر است.

قانون تغییر سن در شناسنامه

طبق ماده واحده “قانون حفظ اعتبار اسناد سجلی و جلوگیری از تزلزل آنها” مصوب سال ۱۳۶۷، از تاریخ تصویب قانون مذکور تغییر تاریخ تولد اشخاص ممنوع می باشد. تبصره این ماده عبارت است از : صاحب شناسنامه تنها یک بار در طول عمر خود و در صورتی که اختلاف سن واقعی با سن مندرج سجلی به تشخیص کمیسیون مرکب از فرماندار یا بخشدار، رئیس اداره ثبت احوال و پزشک منتخب، مدیر عامل سازمان بهداری استان و رئیس شورای اسلامی شهر و یا بخش محل صدور شناسنامه و با عضویت و ریاست قاضی دادگاه صالحه محل تشکیل می گردد بیش از ۵ سال باشد، می تواند سن خود را اصلاح نماید.

اشخاص صالح جهت تغییر سن در شناسنامه

هر یک از اشخاص زیر که خواهان اصلاح تاریخ تولد خود می باشند باید شرایط زیر را داشته و بعد به اداره ثبت‌احوال محل صدور شناسنامه رجوع کنند.

اشخاصی که بالای ۱۸ سال سن داشته باشند.

اشخاصی که کمتر از ۱۸ سال سن دارند و دارای حکم رشد هستند.

پدر یا جد پدری با ارائه شناسنامه خود جهت فرزندان کمتر از ۱۸ سال.

قیم و وصی برای افراد تحت سرپرستی خود با ارائه مدارک مستند که سمت او را احراز می کند.

مرجع صالح برای تغییر سن در شناسنامه

مرجع صالح برای تغییر تاریخ تولد در شناسنامه به میزان تفاوت سن فرد در شناسنامه و سن واقعی او بستگی دارد.

فرد متقاضی می‌تواند هم برای افزایش و هم کاهش سن خود درخواست بدهد.

در صورتی‌که تفاوت سن واقعی و سن مذکور در شناسنامه کمتر از پنج سال باشد:

مرجع صالح رسیدگی در این مورد، دادگستری و دادگاه حقوقی محل سکونت متقاضی است.

در این حالت متقاضی باید یک دادخواست به طرفیت اداره ثبت احوال مربوطه که شناسنامه را صادر کرده است بدهد و برای رسیدگی به موضوع درخواست کند. برای مثال فردی ممکن است مدعی شود که سن واقعی او ۳۶ سال است اما شناسنامه‌ای که به او داده شده، شناسنامه برادر بزرگتری است که دو سال قبل از تولد وی فوت کرده و در نتیجه سن ذکر شده در آن ۳۸ سال است. لازم به ذکر است که در این مورد متقاضی اجازه دارد در دادگاه محل اقامت خود طرح دعوا کند و نیاز نیست که درخواست خود را در دادگاه محل صدور شناسنامه طرح کند. علاوه بر این امکان اعتراض به رای دادگاه هم وجود دارد که این اعتراض در دادگاه تجدید نظر بررسی می‌شود.

در صورتی که سوالی در رابطه با کاهش سن مندرج در شناسنامه دارید از ما بپرسید :

سامان عسکری وکیل پایه یک دادگستری در بندرعباس

در صورتی‌که تفاوت سن واقعی و سن شناسنامه بیشتر از پنج سال باشد :

در این صورت متقاضی باید به سراغ فرمانداری شهرستان محل صدور شناسنامه برود و در آن‌جا برای رسیدگی به پرونده خود درخواست بدهد. بعد از درخواست متقاضی پرونده او در کمیسیونی به نام کمیسیون تشخیص سن با حضور رییس اداره ثبت احوال محل صدور شناسنامه، فرماندار یا بخشدار، مدیرعامل سازمان بهداری استان، یک پزشک، رییس شورای اسلامی شهر و با ریاست قاضی محل تشکیل می‌شود. شخص متقاضی باید ادله خود مانند استشهاد نامه یا برگ ولادتش را به کمیسیون ارائه کند. در نهایت با نظر کمیسیون و در صورت تایید پزشک حاضر در این کمیسیون فرد می‌تواند برای تغییر سن در شناسنامه اقدام کند. برای مثال ممکن است فردی مدعی شود که سن واقعی او ۳۷ سال است اما به دلایلی در شناسنامه سن ذکر شده برای او ۳۰ سال است.

همچنین لازم به ذکر است که اعتراض به رای اتخاذ شده در کمیسیون تشخیص سن باید در دیوان عدالت انجام شود.

مدارک مورد نیاز برای تغییر سن در شناسنامه

مدارک مورد نیاز برای تغییر تاریخ تولد و کم کردن سن در شناسنامه عبارتند از:

سه قطعه عکس رنگی با زمینه سفید

اصل شناسنامه و کارت ملی و کپی آن‌ها

اصل تصویر مدارک مربوط به قیم یا وصی برای افراد تحت سرپرستی

مدت زمان لازم برای تغییر سن شناسنامه

پروسه تغییر سن در شناسنامه بسته به هر مورد و با توجه به شرایط متفاوت است.

با این حال این کار ممکن است بین یک تا سه ماه کاری زمان ببرد.

برای مشاهده نمونه دادخواست کاهش سن بر روی لینک ذیل کلیک نماید:

نمونه دادخواست کاهش سن شناسنامه ای

سامان عسکری
وکیل پایه یک دادگستری
عضو کانون وکلای دادگستری مرکز
مدرس دانشگاه
دانشجوی دکتری حقوق خصوصی

آدرس : هرمزگان ، بندرعباس ، حدفاصل چهارراه مرادی و قدس ، نبش کوچه رضوان۴ ، ساختمان مشیر، طبقه سوم واحد ۱۲

شماره های تماس:
۰۷۶۳۲۲۳۲۸۵۷

۰۹۱۹۴۱۰۵۱۲۴

۰۹۰۳۴۱۹۷۱۸۲

ادامه مطلب
۱ شهریور ۱۴۰۰

الزام به تمکین و شرایط آن

الزام به تمکین به چه معناست
ثبت دادخواست الزام به تمکین در دفاتر خدمات الکترونیک قضائی توسط زوج یا وکیل وی
فرستادن اظهارنامه لزوم تمکین و بازگشت، به زن
تقدیم دادخواست به دادگاه خانواده
برگزاری دادگاه خانواده در محل اقامت زوجه
شنیدن اظهارات طرفین در دادگاه و دعوت زوجین به اصلاح

اثبات مقدمات و ملزومات تمکین زن از جمله تهیه مسکن و نیازهای خانه و خانواده
ابلاغ رای تمکین در صورت خودداری و یا امتناع زوجه
ارائه فرصت ۲۰ روزه به زوجین جهت اعتراض و تجدید نظر خواهی از طریق ثبت در دفاتر خدمات الکترونیک قضائی
صدور حکم قطعی به نفع شوهر
درخواست صدور اجرائیه حکم الزام به تمکین توسط مرد

مدارک لازم برای طرح دعوای الزام به تمکین

سند ازدواج
شناسنامه و کارت ملی زوج
اجاره نامه یا سند مالکیت منزل
اظهارنامه مبنی بر دعوت رسمی از زوجه به زندگی مشترک
استشهاد نامه مبنی بر ترک منزل مشترک از طرف زوجه

همان طور که گفته شد، مرد باید شرایط تمکین زن (از جمله تهیه مسکن) را فراهم آورد و ادامه درصورت عدم تمکین زن می تواند درخواست الزام به تمکین نماید. در غیر اینصورت چنین حقی ندارد.

الزام به تمکین در دوران عقد

چنانچه زوج در دوران نامزدی درخواست الزام به تمکین زوجه نماید ، زوجه باکره می تواند از حقی که قانون به وی قائل شده (حق حبس) استفاده نماید. بدین صورت که تا زمانی که زوج مهریه وی را نپرداخته باشد، از شوهرش تمکین نخواهد کرد. تحت چنین شرایط زوج باید درخواست خود را رد نماید. البته باید این نکته را یادآور شد که اگر زوجه قبلا از زوج تمکین عام کرده و به وظایف عمومی خود در قبال شوهر عمل کرده باشد(حتی اگر باکره باشد) نمی تواند از حق حبس خود استفاده نماید. اگر دادخواست تقسیط مهریه از سوی زوج به دادگاه داده شود و مهریه نیز تقسیط شود، حق حبس زوجه تا پایان پرداخت کل مهریه پابرجاست. برخی از قضات معتقدند که اگر مهریه زوجه عندالاستطاعه باشد، وی حق حبس نخواهد داشت.

موارد موجه عدم تمکین زوجه

امتناع زن از برقراری رابطه زناشویی در دوره عادت ماهانه یا دوره نفاس

امتناع زن از برقراری رابطه جنسی با مرد که دچار امراض مقاربتی شده
استناد به حق حبس زوجه باکره به شرط عدم تمکین عام
اثبات ترس زن مبنی بر رساندن ضرر جانی یا مالی یا … بر وی از جانب شوهر
اثبات سوء رفتار و سوء معاشرت زوج با وی(برای مثال: ضرب و جرح، اعتیاد شدید، مصرف بی رویه الکل، توهین، تهدید)
عدم تهیه مسکن و ملزومات زندگی برای زوجه
عدم اجازه زوج جهت بیرون رفتن از منزل برای موارد اضطراری زوجه(مراجعه اضطراری به پزشک)
عدم اجازه شوهر در مشرف شدن به حج واجب زن
عدم توانایی پرداخت نفقه توسط زوج
رد دادخواست تمکین
اثبات صوری بودن درخواست تمکین توسط مرد و عدم علاقه وی به زوجه و ادامه زندگی

آثار عدم تمکین زن

تعلق نگرفتن نفقه ، اجرت المثل و نحله به وی
امکان صدور مجوز ازدواج مجدد برای مرد
محروم شدن زن از نصف دارائی در صورت عدم تمکین
طرح دعوای الزام به تمکین از جانب شوهر
دشواری طلاق یک طرفه زوجه با فرض محکومیت در دعوای الزام به تمکین زوجه

نکات پایانی و جمع بندی

از مصادیق بارز عدم تمکین عام، ترک منزل مشترک و عدم وفاداری به شوهر و خیانت به وی است.
مهریه زن در صورت عدم تمکین به وی تعلق می گیرد.
حق طلاق به زن ناشزه ای که حق طلاق وی ضمن عقد قید شده باشد، به وی تعلق می گیرد.
مدت زمان خاصی در قانون برای تبعیت زوجه از حکم الزام به تمکین در نظر گرفته نشده است و زوجه می‌تواند هر زمان که شرایط مهیا بود تمکین کند. ولی به طول انجامیدن عدم تمکین مبنی بر صحت عدم تمکین و نشوز وی خواهد بود.

ادامه مطلب
۳۱ مرداد ۱۴۰۰

اعلام نتایج مصاحبه آزمون مرکز وکلای قوه قضاییه ۹۹ در اواخر شهریور

نتایج مصاحبه آزمون مرکز وکلای قوه قضائیه سال ۹۹ چه زمانی اعلام می شود؟

اعلام نتایج مصاحبه آزمون مرکز وکلای قوه قضاییه ۹۹ در اواخر شهریور
واحد سنجش و ارزیابی مرکز وکلای قوه قضاییه ، زمان تقریبی اعلام نتایج مصاحبه شفاهی داوطلبان آزمون سال ۱۳۹۹ این مرکز را اواخر شهریورماه اعلام کرد.

مرحله تستی آزمون مرکز وکلای قوه قضاییه سال ۱۳۹۹ روز ۴ مهرماه سال گذشته برگزار و نتایج آن در ۲۸ آذرماه اعلام شد. پذیرفته‌شدگان این مرحله به مصاحبه شفاهی علمی دعوت شدند ؛ اما جدول زمانی برگزاری و اعلام نتایج این مرحله دچار تغییراتی شد، تغییراتی که بیش از هرچیز تحت تاثیر وضعیت ناپایدار کشور در شرایط شیوع کرونا بود.

نهایتاً این مرکز در خرداد ۱۴۰۰ با ارسال پیامکی به داوطلبان؛ زمان اعلام نتایج مصاحبه شفاهی را شهریور تعیین کرد.

سامان عسکری مشاور حقوقی و وکیل پایه یک دادگستری

امروز نیز حساب اینستاگرامی واحد سنجش و ارزیابی مرکز وکلای قوه قضاییه در پاسخ به پرسش‌های داوطلبان، چنین نوشت که زمان اعلام نتایج مصاحبه، اواخر شهریورماه است ؛ هر چند این مرکز می‌کوشد زودتر نتایج را اعلام کند.

لازم به ذکر است که نتایج این مرحله نیز همچنان نتیجه نهایی داوطلب نیست و قبولی نهایی منوط به نتیجه استعلام از مراجع قانونی ، تحقیق و گزینش و احراز «صلاحیت رفتاری و حرفه ای» توسط هیئت تعیبین صلاحیت است. به عبارت دیگر بنابراین صلاحیت عمومی هر یک از متقاضیان مبتنی بر استعلامات اخذ شده و گزینش صورت گرفته در هیئت تعیین صلاحیت مورد بررسی قرار می‌گیرد و تا زمان تایید شدن از سوی این هیات، داوطلبان نمی‌توانند خود را قبول‌شده‌ی نهایی بدانند.